کد مطلب:35576 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132
عمر با ابوبكر و عثمان چنان بدان سان كه امت بدان هر سه بست چو كردند بیعت، بزرگان دین چو شورای عالی كند انتخاب مهاجر به انصار گشتند یار در این حال گر مردمی بد سگال حكومت، ببیند چنین چاره را معاویه، گر عقل سازد حكم خرد، گر در اینجا كند داوری گواهند مردم در آن روزگار بترسم كه پیچی ز پندار نیك وگر عقل بندی به بند هوس علی را نباشد دگر بر تو كار [صفحه 319]
اولین نامه ای كه امیرالمومنین (ع) پس از حادثه «عثمان» برای هدایت به «معاویه» می نگارد:
كه بیعت گرفتند از مردمان
به بیعت فشردند دستم به دست
خلیفه ندارد نیازی جز این
خلیفه، چنین راه باشد صواب
خلافت بدین گونه شد استوار
در آشوب بندند بر دل، خیال
كه بردارد از راه پتیاره را
ندارد ز بیداد دل را دژم
علی (ع) هست از خون عثمان بری
كه بودم ز هر ماجرا بركنار
علی را در این قتل دانی شریك
نیاسایی از آز و كین یك نفس
چو باشی به پای هوس رهسپار
صفحه 319.